جوان آنلاین: رژیم کودککش صهیونیستی فقط زیر ضربات نظامی و سیاسی محور مقاومت قرار ندارد بلکه شریانهای اقتصادی این غده سرطانی منطقه نیز از سوی مبارزان مقاومت از جهات مختلف، از جابهجایی کالا به سمت سرزمینهای اشغالی فلسطین تا صنعت توریسم رژیم صهیونیستی زیر ضربات کاری قرار دارد و انتظار میرود استمرار این روند ریشه اقتصادی رژیم موقت صهیونیستی را بخشکاند. در سال ۲۰۲۲ حدود ۳ درصد از کل درآمدهای خارجی رژیم صهیونیستی به گردشگری اختصاص داشت و طبق گفته وزارت گردشگری این رژیم کودککش، از طریق گردشگری حدود ۵ میلیارد دلار درآمدزایی داشته، اما از حماسه ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون ضربه سنگینی به این بخش از درآمد رژیم موقت وارد شده است. گزارشی که از سوی اداره مرکزی آمار رژیم صهیونیستی منتشر شده است، نشان میدهد از زمان آغاز حماسه «طوفانالاقصی» ورود گردشگران به سرزمینهای اشغالی بیش از ۷۶ درصد کاهش یافته و پروازهای مسافران لغو شده است. به باور کارشناسان و تحلیلگران حوزه گردشگری تبعات و اثر این ضرر بسیار پردامنه و گستردهتر از آن میزان است که بشود آن را محاسبه کرد، چراکه مهمترین اصل در مقوله گردشگری موضوع امنیت گردشگران و ایجاد حس امنیت بین آنهاست.
به اذعان رویترز، گردشگری سرزمینهای اشغالی در پی جنگ با حماس کاملاً ویران شده است و دیگر خبری از خرید و فروش در مغازهها نیست. همچنین به روایت رویترز از اداره مرکزی آمار رژیم موقت صهیونیستی، بعد از طوفان الاقصی در ۷ اکتبر سال ۲۰۲۳ حدوداً ۹۹ هزار نفر به عنوان گردشگر به سرزمینهای اشغالی سفر کردهاند این در حالی است که در ۷ اکتبر سال ۲۰۲۲ این عدد به ۳۶۹ هزار گردشگر میرسید و در ۷ اکتبر سال ۲۰۱۹ این رقم به ۴۵۸ هزار نفر رسیده بود. همچنین در ماه اکتبر ۲۰۲۳ تقریباً ۴۵۴ هزار نفر اسرائیلی سرزمینهای اشغالی را برای سفر و گردشگری به دیگر کشورها ترک کردهاند و در مقایسه با سال ۲۰۲۲ که ۸۲۸ هزار نفر این کشور را برای سفر خارجی ترک کرده بودند کاهش دو برابری را نشان میدهد. از طرفی در ۱۰ ماهه اول سال ۲۰۲۳ تقریبا ۱۵/۳ میلیون نفر از سرزمینهای اشغالی بازدید کردهاند که در مقایسه با سال ۲۰۲۲ حدوداً ۲/۲ میلیون نفر کمتر است.
به اذعان خبرگزاری فرانسه نیز گردشگران سفرهای ترکیبی (مصر، اردن و اسرائیل) خود را هم لغو کرده و سفر به سرزمینهای اَشغالی را ناامن دانستهاند و جالب اینکه بیشتر این گردشگران هم از امریکا بودند که سفر خود را لغو کردهاند. براساس گزارش سازمان جهانی گردشگری قبل از حمله ۷ اکتبر ورود گردشگر به سرزمینهای اشغالی رونق بسیار خوبی داشته است و به طور معمول همیشه در دوره ژانویه تعداد گردشگران بالا بوده، اما در تعطیلات ژانویه گذشته این رژیم در گردشگری با کاهش شدیدی روبهرو شده است.
اولیویه پونتی، معاون ارشد شرکت فوروارد کیز که در زمینه تحلیل دادههای سفر و صنعت گردشگری فعالیت دارد معتقد است: «جنگ تقاضای سفر به اسرائیل را خشکانیده است.» وی همچنین گفته رزرو پرواز به خاورمیانه به شدت کاهش یافته و این کاهش در مقایسه با سال ۲۰۱۹ بیش از ۲۶ درصد را نشان میدهد و به زیر منفی ۱۰۰ درصد رسیده، به طوری که بلیتهای کنسلی بیشتر از بلیتهای جدید صادر شده است.
شرکت داده کاوی هوایی Cirium هم گزارش داد ۲هزار پرواز به سرزمینهای اشغالی در ماه نوامبر ۲۰۲۳ ثبت شده این در حالی است که ماه مشابه سال قبل ۵هزار پرواز ثبت شده است.
حتی در این میان EasyJet شرکت هواپیمایی بریتانیایی اعلام کرد درگیری در این منطقه بیش از ۴درصد از پروازهای گردشگری را به حالت تعلیق درآورده است.
شرکت Msc شرکت کشتیرانی مدیترانه که سفرهای زمستانی با کشتیهای تفریحی به همراه ارکستر سمفونی در دریای سرخ اجرا و گردشگران را به بندر حیفا در دریای مدیترانه منتقل میکند، سفر به این منطقه را لغو کرده است.
سایت Secret Flights که دادههای پروازها را ردیابی میکند، گزارشی منتشر کرده است که نشان میدهد ۸۰ درصد پروازهای ورودی و خروجی به فرودگاه بینالمللی بن گوریون در تلآویو کاهش شدیدی داشته است. پیش از شروع جنگ ۵۰۰ پرواز در این فرودگاه انجام میشد در حالی که بعد از حمله ۷ اکتبر روزانه ۱۰۰ پرواز انجام میشود.
البته تبعات این جنگ به اینجا ختم نمیشود، چراکه این موضوع باعث شده تا گردشگری کشورهایی مانند مصر و اردن هم تحت تأثیر این اتفاق قرار گیرد و سفرهای این کشورها هم به شدت کاهش یابد به خصوص که امریکاییان در قالب سفرهای ترکیبی که شامل بازدید از اسرائیل، اردن و مصر است به این کشورها سفر میکردند. از این رو وضعیت این کشورها را هم که به شدت به گردشگر وابسته هستند تحت تأثیر قرار داده و مکانهای توریستی این کشورها هم خالی از گردشگر خارجی شده است.
شرکتهای مسافرتی به خصوص کشتیهای مسافرتی برنامههای سفر خود را به سرزمینهای اشغالی لغو کردهاند. اوایل سال ۲۰۲۴ نروژ اولین کشوری بود که تمام سفرهای دریایی اش را به سرزمینهای اشغالی لغو کرد. شرکت بینالمللی رویال کارائیب هم اسرائیل را از تمام برنامههای سفری ۲۰۲۴ حذف کرد.
MSC Cruises یکی از بزرگترین شرکتهای کشتیرانی ایتالیایی هم تمام تماسهایش را تا آوریل با اسرائیل قطع کرده است. مسافرانی هم که پیش از این برای سفر به این منطقه برنامهریزی کرده بودند آن را لغو کردند و حتی برخی در دریافت مبالغ دریافتی خود ناموفق بودهاند و برخی خواهان جابهجایی سفر خود به این منطقه بوده ولی موفق نشدهاند.
بخش سفر سایت ان بیسی هم گزارش داد تبعات جنگ فقط گریبان رژیم صهیونیستی را نگرفته بلکه به دیگر نقاط خاورمیانه هم رسیده است و برنامه گردشگری آن منطقه را هم بههم ریخته است. در این باره مورنینگ کانسولت یک شرکت امریکایی است که در حوزه نظرسنجیهای آنلاین فعالیت میکند) اعلام کرد در ماه نوامبر ۲۰۲۳ سفر ۲هزار و۲۰۰ امریکایی را بررسی کرده که از هر پنج نفر یک نفر سفر خود را به دلیل جنگ به اسرائیل لغو کرده یا به تأخیر انداختهاند و ۱۲ درصد از این افراد خواهان بازدید از خاورمیانه بودند که سفر خود را لغو کرده یا به تأخیر انداختهاند.
سرزمینهای ناامن اشغالی
علی قنبری، کارشناس اقتصادی به «جوان» میگوید: «طوفان الاقصی ضررهای زیادی در حوزههای مختلف به رژیم صهیونیستی وارد کرده است و این خسارتها در بخشهای گردشگری، مهاجرت و انرژی چشمگیر بوده و برای این رژیم مشکلات زیادی را به بار آورده است.»
وی میافزاید: «رژیم صهیونیستی همیشه تبلیغ میکرد که سرزمینهای اشغالی، مرکزی امن در خاورمیانه (غرب آسیا) است و شرایط خوبی برای گردشگری وجود دارد. از سوی دیگر وعده زندگی در شرایط بسیار مناسب را به خصوص در زمینه تأمین انرژی و... میداد و آنها را به این سرزمین میکشاند، اما نیروهای فلسطینی و حماس شرایطی را برای این رژیم ایجاد کردهاند که دیگر امنیت برای اسرائیلیها معنایی ندارد و این ذهنیت با طوفان الاقصی به هم ریخته و حباب شیشهای آنها در هم شکسته است.»
قنبری میگوید: «نه تنها دیگر گردشگران سرزمینهای اشغالی را جایی مناسب و امن برای گردش و تفریح نمیدانند بلکه یهودیانی هم که در سرزمینهای اشغالی زندگی میکنند فرار را بر قرار ترجیح میدهند، از این رو در این مدت بسیاری از صهیونیستها فرار کردهاند.»
این کارشناس درباره مشکلات ایجاد شده برای تأمین انرژی رژیم صهیونیستی تصریح میکند: «مبارزان مقاومت یمن منطقه دریای سرخ را برای کشتیهایی که به سمت اسرائیل در حرکت است و انرژی و دیگر کالاهای این رژیم را تأمین میکنند، ناامن و شرایط سختی را ایجاد کرده، از این رو این رژیم با مشکلات زیادی روبهرو شده است.»
به گفته قنبری این موارد همه با هم اقتصاد این رژیم را با مشکلات زیادی درگیر کرده و خواهد کرد، چراکه این رژیم دارای اقتصاد کوچکی است و بیشتر درآمدزایی آن به گردشگری مربوط است.»
وی معتقد است: «تبلیغات منفی که با طوفانالاقصی برای امنیت اسرائیل ایجاد شده، شرایط نامناسبی را برای این رژیم ایجاد کرده است و در هر سه زمینه گردشگری، تأمین انرژی و مهاجرت شهروندان و کارگران آن میلیارد دلارها متضرر شده است.»
به اعتقاد این کارشناس، رژیم موقت صهیونیستی اکنون ۲۰ الی ۳۰ درصد متضرر شده است و این موضوع برای اسرائیلیهایی که در این سرزمین زندگی میکردند و آنهایی که میخواستند به این سرزمین مهاجرت کنند، دیگر جذابیتی ندارد.»
فرار صهیونیستها
طبق دادههای سازمانهای جمعیتی و مهاجرتی رژیم صهیونیستی، از ۷ اکتبر تا ۷ دسامبر یعنی همزمان با شروع طوفان الاقصی بیش از نیم میلیون نفر از سرزمینهای اشغالی فرار کرده و فاجعه بارتر اینکه این افراد دیگر حاضر نیستند به سرزمینهای اشغالی بازگردند.
این آمار در حالی اعلام میشود که اساس رژیم صهیونیستی بر پایه استعمار و جبر اسکانی شکل گرفته که در آن جمعیت یکی از ارکان اصلی دوام و بقای این موجودیت است، اما با شروع نبرد طوفان الاقصی «مهاجرت معکوس» از سرزمینهای اشغالی چنان رشد زیادی پیدا کرده که شاکله رژیم جعلی اسرائیل را در هم شکسته و با موجودیت و فروپاشی جدی در طول تأسیس نکبت بار خود مواجه شده است.
بحران نیروی کار با خروج کارگران خارجی
طبق برآوردها همزمان با شروع طوفان الاقصی و خروج کارگران خارجی از سرزمینهای اشغالی هر هفته بیش از ۳/۲ میلیارد شِکل معادل ۶۰۰ میلیون دلار به اقتصاد رژیم موقت صهیونیستی خسارت وارد میشود. براساس گزارشهای رژیم صهیونیستی، بیش از ۱۰ هزار کارگر خارجی از تاریخ ۷ اکتبر سرزمینهای اشغالی را ترک کردهاند و بیش از ۱۲۰ هزار فلسطینی کار خود را رها کردهاند که از دست دادن این حجم از نیروی کار باعث ایجاد یک بحران اقتصادی برای دولت جعلی اسرائیل شده است.
بخشهایی از اقتصاد رژیم صهیونیستی به کارگران خارجی متکی است. عمده این بخشها را مشاغلی تشکیل میدهند که سختی کار آنها زیاد و درآمد آن بسیار کم است و کارگران محلی از انجام آنها امتناع میکنند.
به گفته وزارت دارایی رژیم صهیونیستی، ترک و ممانعت حضور کارگران فلسطینی از ۷ اکتبر ماهانه میلیاردها شِکل به اقتصاد کشور خسارت وارد میکند. یکی از نمایندگان وزارت دارایی به کمیته کارگران خارجی کنست میگوید: «ما محاسبه کردیم که اگر فلسطینیها سر کار نروند، تقریباً ۳ میلیارد شِکل معادل ۸۳۰ میلیون دلار در ماه خسارت اقتصادی وارد میشود.»
این در حالی است که کارگران مهاجر خارجی معتقدند با شروع طوفان الاقصی در هیچ کجای این سرزمین امنیت جانی وجود ندارد و رژیم صهیونیستی از تأمین امنیت آنها هم غافل و هم عاجز شده است.
به گزارش روزنامه صهیونیستی هاآرتص، دولت هیچ احساس مسئولیتی نسبت به امنیت کارگران نمیکند. برخی از کارگران در باغات مخفی شدند و به پناهگاهها راه داده نمیشوند. هاآرتص نوشت: «دولتی که شهروندان خود را رها کرده، مطمئناً کارگران مهاجری را که میوه و سبزیجات آن را پرورش میدهند هم رها خواهد کرد.»
از نگاه کارگران مهاجر، اقتصاد این رژیم کودککش آنچنان ویران شده که دو سوم کسب و کارها تعطیل شده یا با ۲۰ درصد ظرفیت خود کار میکنند که این حجم کوچک از کار، در نبود امنیت جانی هیچ توجیهی برای ماندن ندارد.
عمده کارگران خارجی از کشورهای تایلند، فیلیپین و هند هستند. طبق آمارها ۱۱۰ هزار کارگر مهاجر در سرزمینهای اشغالی هنوز زندگی میکنند. طبق نظرسنجیها هزاران نفر از این کارگران تصمیم دارند سرزمینهای اشغالی را ترک کنند برای همین در فرودگاهها صف کشیدهاند. بسیاری هم به دلایلی از جمله نبود پرواز کافی، عدم صدور اجازه خروج کارگران از سرزمینهای اشغالی یا نداشتن هزینه خرید بلیت هواپیما و... نمیتوانند از سرزمینهای اشغالی خارج شوند که همین امر باعث ماندن آنها شده است.
در این بین کشور تایلند تمهیداتی فراهم کرده تا کارگران تایلندی به کشور خود بازگردند و حداقل ۸/۱۶۰ هزار شهروند تایلند خواهان بازگشت به کشور خود هستند. دولت فیلیپین هم به اتباع خود که در قالب کارگران مهاجر در سرزمینهای اشغالی هستند کمک مالی میکند تا آنجا را ترک کنند. این در حالی است که پیش از نبرد طوفان الاقصی تعداد زیادی از کارگران خارجی به دلایلی همچون فقر و نبود شغل پایدار در کشورشان حاضر به پذیرش مشاغل سخت در سرزمینهای اشغالی میشدند، زیرا از این طریق میتوانستند چند برابر بیشتر از کشورشان درآمد داشته باشند.
نیاز این کارگران مهاجر به کار باعث شده است شهروندان صهیونیست و صاحبان کسب و کار این کارگران را استثمار کنند. به گفته سازمان غیرانتفاعی «Kav LaOved»، در دولت جعلی اسرائیل منافع اقتصادی صهیونیستها به منافع کارگران مهاجر اولویت بیشتری دارد برای همین کارگران مهاجر در شرایط بد محیطی و شغلی کار میکنند. عموماً کارگران در محیطهای آلوده و کوچک با حداقل دستمزد، امکانات بهداشتی و رفاهی زندگی میکنند. با وجود این شرایط اسفبار کاری کارگران حتی زمانی که با بد رفتاری مواجه میشدند، به دلیل نیاز مالی و نبود قوانین و مقرراتی حاضر به شکایت نیستند.
نیک مک گیهان، کارشناس حقوق بشر که سازمانش اخیراً بیانیهای صادر کرد و از هند خواست درخواست رژیم جعلی اسرائیل را برای اعزام کارگران به سرزمینهای اشغالی نادیده بگیرد، چراکه استثمار کارگران خارجی یک مشکل بزرگ است که تنها در صورتی حل میشود که این رژیم کودککش در سیاستهای مهاجرت و کار خود تجدید نظر کند و تمایل به اصلاح سیستمی داشته باشد.
لادی ژینس کایا، کارشناس حقوق بشر هم گفته است: «اسرائیل به کارگران مهاجر وابسته است، اما با آنها به عنوان یک بار مصرف رفتار میکند.» او گفت: «هر بار که گروهی از حقوق خود آگاه میشوند اسرائیل آنها را اخراج و گروهی را پیدا میکند که نه تنها نسبت به حقوق خود ناآگاه باشند بلکه اعتراضی هم نکنند.»
خسارت جنگ به کسب و کار رژیم صهیونیستی
همزمان با شروع طوفان الاقصی کسب و کارها در سرزمینهای اشغالی عموماً تعطیل یا با حداقل ظرفیت خود مشغول به کار هستند و به تولید ناخالص ملی خسارت زده است. طبق بررسی و تحقیقات بانک مرکزی رژیم صهیونیستی، کاهش عرضه نیروی کار فقط در سه هفته اول جنگ و غیبت این میزان از نیروهای کار بیش از ۶۰۰ میلیون دلار در هفته یا حدود ۶ درصد از تولید ناخالص ملی برای اسرائیل هزینه داشته است. بانک مرکزی همچنین تصریح میکند: «این محاسبات منعکس کننده کل خسارتها و هزینههای وارده به بازار کار و اقتصاد ناشی از کاهش تقاضا و مصرف در دوران جنگ نیست. هزینه بسیاری از کارگران که در مرخصی هستند و غیبت کارگران فلسطینی و خارجی را شامل نمیشود.»
از دست رفتن این حجم از فرصتهای شغلی باعث بیکاری، اخراج یا ترک کار هزاران نفر از شهروندان صهیونیست شده است. مارک چمپیون، ستوننویس نشریه بلومبرگ، وضعیت دشوار اقتصادی رژیم صهیونیستی را اینگونه توضیح میدهد: «اسرائیل در حال جنگ است، کسب و کارها عموماً تعطیل شده و مخارجش در حال انفجار، درآمدش شدیداً کاهش یافته و برای گذر از بحران مدام در حال استقراض است.» این در حالی است که بازار کار در اسرائیل پیش از طوفان الاقصی روند نسبتاً باثباتی داشته است.
طبق گزارشها عمده صنایع مطرح در بازار کسب و کار دولت جعلی اسرائیل که بیشترین میزان شاغلان را در اختیار دارد معطوف به سه حوزه مهم و حیاتی است که این صنایع در نبرد طوفان الاقصی ضربات سهمگینی را متحمل شده است.
نخستین صنعت، صنایع آموزشی، بهداشت و درمان است که بزرگترین بخش بازار کار در اسرائیل را تشکیل میدهد. در این صنایع به تفکیک ۴۹۸ هزار و ۵۰۰ نفر در بخش آموزش و حدود ۴۵۷ هزار نفر در بخش بهداشت و درمان و فعالیتهای مددکاری اجتماعی کار میکردند.
صنعت مهم دیگر، بخش فناوری پیشرفته است که سهم قابل توجهی در اقتصاد رژیم صهیونیستی دارد. حدود ۱۰ درصد از کارمندان اسرائیلی که ۱۸۲ هزار نفر میشود، در بخش فناوری پیشرفته کار میکنند که ۵۰ درصد از صادرات صهیونیستها را تشکیل میدهد. شرایط اشتغال در این بخش از جمله دستمزد بالا و انواع مزایای شرکتی، همیشه بیشترین میزان در نظر گرفته شده است.
سومین بخش، صنعت گردشگری و صنایع مرتبط به آن است که سهم بسزایی در ایجاد اشتغال و افزایش تولید ناخالص ملی دارد.
این در حالی است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان حوزه کسب و کار، برگشت این حجم از شاغلان یا ایجاد مشاغل جدید اگر غیرممکن نباشد عملاً بسیار دشوار و نیازمند صرف زمان زیادی است. البته به اذعان همین کارشناسان احیا و ایجاد دوباره کسب و کارها، مشروط به برقراری ثبات و امنیت در سرزمینهای اشغالی است، چراکه بسیاری از مشاغل در مناطق شمال و جنوب سرزمینهای اشغالی به دلیل تخلیه ساکنان آنها که حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار نفر تخمین زده میشود، یا فراخوان نیروهای ذخیره برای جنگ که حدود ۳۶۰ هزار نفر است یا از بین رفتن زیرساختها که عمدتاً در بمباران موشکهای نیروهای مقاومت نابود شدهاند، بدون برقراری آتش بس دائم ممکن نیست.
آنچه در این میان بسیار قابل تأمل است میزان هزینههای سرسام آوری است که هر یک از بخشها برای رژیم صهیونیستی به دنبال دارد. دن بن دیوید، پروفسور و رئیس مؤسسه تحقیقات اجتماعی- اقتصادی دانشگاه تلآویو، درباره این میزان از فراخوان برای حضور در ارتش میگوید: «اگر ۲۰ درصد نیروی کار به ارتش اعزام شوند، تولید ناخالص داخلی (GDP) ۲۰ درصد کاهش مییابد.»
طبق گزارشهای بانک مرکزی رژیم صهیونیستی هزینه هفتگی هر یک از این بخشها به این ترتیب اعلام شده است: «۳۲۵ میلیون دلار هزینه منتسب به غیبت کارگران و ۱۵۴ میلیون دلار هزینه کاهش بهرهوری به دلیل بسته شدن کامل مؤسسات آموزشی، ۱۴۴ هزار میلیون دلار هزینه ناشی از غیبت ساکنان تخلیه شده از مناطق جنگ زده در محل کار و حدود ۱۳۰ میلیون دلار هزینههای استخدام و حدود ۳۶۰ هزار سرباز ذخیره است.»
ضربه بر پیکره اقتصادی رژیم کودککش با قطع شریانهای حیاتی
تحلیلگران و کارشناسان معتقدند مهمترین شریان حیاتی رژیم صهیونیستی همانا بخش انرژی و در رأس آن نفت و گاز است. در این راستا نشریه بلومبرگ نوشته است: «دادههای مؤسسه ردیابی نفتکش Kpler نشان میدهد از اواسط ماه میسال ۲۰۲۳ رژیم صهیونیستی در روز حدود ۲۲۰ هزار بشکه نفت خام وارد کرده که حدود ۶۰ درصد آن از دو کشور قزاقستان و آذربایجان بوده است. کشور گابن در غرب آفریقا هم یکی دیگر از بزرگترین تأمین کنندگان نفت صهیونیستهاست.»
دادههای وارداتی این مؤسسه همچنین نشان میدهد بین نوامبر ۲۰۲۳ و ژانویه ۲۰۲۴، رژیم صهیونیستی از آذربایجان، گابن، برزیل، نیجریه، ایالات متحده و قزاقستان نفت خام خریداری کرده است.»
بر همین اساس کارشناسان و تحلیلگران اذعان دارند تحریم نفتی به طور حتم خسارتهای مالی زیادی را برای صهیونیستها ایجاد میکند. به باور آنها ضربه کاری به صهیونیستها زمانی خواهد بود که نخست زیرساختهای واردات نفت آن از بین برود و از سوی دیگر از تولید و صادرات گاز طبیعی این رژیم جلوگیری شود.
از سوی دیگر دومین بخش در قطع شریانهای حیاتی رژیم صهیونیستی معطوف به تولید و صادرات گاز طبیعی است. رژیم جعلی اسرائیل با توجه به ذخایر فراساحلی گاز طبیعی، مدتها رؤیای آن را داشت که خود را به عنوان یک بازیگر اصلی انرژی در شرق مدیترانه تثبیت و به یکی از بازیگران منطقهای و حتی جهانی در بخش گاز طبیعی در آینده تبدیل شود. جاهطلبی و افقهای بلندمدت صهیونیستها آنچنان گسترده بود که آنها در تلاش بودند با تأمین نیاز گازی اروپا جایگزین مطمئن و پایداری برای گاز روسیهای شوند که به دلیل جنگ با اوکراین تحت تحریمهای اروپا و امریکا قرار گرفته است، اما طوفانالاقصی این رؤیا را به کابوسی برای آنها تبدیل کرده، به طوریکه برآورده شدن این رؤیا با شرایط بحرانی روبهرو شده است.
از آنجایی که کشف ذخایر گازی فراساحلی به ویژه میدان تامار در سال ۲۰۰۹ و میدان لویاتان در سال ۲۰۱۰، زیربنای تحول بزرگ در سیستم انرژی اسرائیل بوده و امروز به یکی از مهمترین ستون پایه اقتصاد رژیم جعلی تبدیل شده است، بنابراین نبرد طوفان الاقصی میتواند سرمایهگذاری بینالمللی در صنعت انرژی و به طور بالقوه برنامههای آینده رژیم صهیونیستی برای صادرات گاز طبیعی را کُند یا حتی مختل کند و این اختلال هم تاحدودی میسر شده است. در همین راستا پیش از این رویترز گزارش داده بود سود سه ماهه دوم انرژی دولت جعلی اسرائیل کاهش یافته است، بهطوری که این درآمد از ۹/۱۰۵ میلیون دلار در سال گذشته به ۶/۹۴ میلیون دلار رسیده و سود خالص در این مدت سه ماهه از ۴/۴۴ میلیون دلار به ۸/۳۳ میلیون دلار نزول پیدا کرده است. تولید در میدان بزرگ دریایی لویاتان (در نزدیکی بندر حیفا در شمال سرزمینهای اشغالی قرار دارد) به دلیل جنگ با جبهه مقاومت ثابت مانده و رشدی نداشته است. اگر لویاتان، بزرگترین میدان گازی اسرائیل بسته شود، عواقب آن بسیار نگرانکنندهتر خواهد بود.